تارخ بازیگری که استاد بازیگران جوان بود / شوذبی که دیگر نیست!

مهسا بهادری: شعذب، نامی که در سریال «معصومیت از دست رفته» داوود میرباقری شناخته شد. شعذب یکی از یاران نزدیک و با وفای یزید بود اما احترام ویژه‌ای برای حضرت علی(ع) قائل بود. شعذب که انسانی با خدا بود، گهگاهی به دیدار راهبه‌ها می‌رفت تا این علی(ع) را تبلیغ کند. در این میان دختری مسیحی به نام ماریا دل او را می‌برد. ماریا تحت تربیت خانمی به نام سوفیا، با بازی فریده سپاه منصور بزرگ شده بود و حالا شعذب دل این دختر مسیحی را برده بود و حکم کسی که از مسیحیت به اسلام برود چیزی جز مرگ نیست و در آستانه کشته شدن، این شعذب است که ماریا را نجات می‌دهد، با او ازدواج می‌کند و او را مسلمان می‌کند.

زندگی خوب پیش می‌رود تا اینکه دختری یهود به نام حمیرا و با بازی سارا خوئینی‌ها، زیرپای شعذب می‌نشیند و یزید را انسانی خوب معرفی می‌کند و نمی‌گذارد شعذب به داد امام حسین(ع) برسد، کم کم ورق برمی‌گردد و شعذب که دلباخته دختری یهودی و دشمن حسین(ع) شده ماریا را کنار می‌گذارد.

کسی نیست که امین تارخ را بشناسد و شعذب او را به خاطر نیاورد. برای این نقش ماندگار از امین تارخ که چندساعت پیش و در سن ۶۹ سالگی دارفانی را وداع گفت با فریده سپاه منصور تماس می‌گیریم، پس از حال و احوال انگارمنتظر است که خبری از زبان ما بشنود، آرام آرام موضوع را می‌کشانیم به سمت امین تارخ، طاقت نمی‌آورد، می‌گوید یک خبری خوانده‌ام، امیدوارم صحت نداشته باشد، این موضوع درست است که ایشان فوت کرده؟ به ناچار این خبر را تایید می‌کنیم و با آهی جان سوز می‌گوید پس یک استاد بسیار بزرگ دیگر را هم از دست دادیم. چند دقیقه به او زمان می‌دهیم تا خودش را پیدا کند و مجدد با او تماس می‌گیریم تا درباره امین تارخ صحبت کنیم.

ناراحتی فریده سپاه منصور طبیعی است، هر دو از پیشکسوتان بازیگری هستند، او درباره آشنایی‌اش با تارخ می‌گوید: « من و امین تارخ هر دو در سریال «معصومیت» از دست رفته، ایفای نقش کردیم، بازی رو در رو باهم نداشتیم اما من ایشان را استاد می‌دانم. اگر کمی به عقب‌تر بازگردیم، سابقه آشنایی ما به حدود ۴۰ یا ۵۰ سال قبل، زمان ازدواج مجید جعفری باز می‌گردد، هر دوی ما دوست مشترک آقای جعفری بودیم و در آن مراسمی دوستانه که برای آقای جعفری برگزار کردیم، ایشان را از نزدیک دیدم، پیش از آن هم بازیشان را دیده بودم اما از نزدیک ایشان را نمی‌شناختم.»